من خود آن سیـــــــــــزدهم، کز همه عالم به درم...
نگران نباش حال من خوب است اما هنوز یک چیز هست ...که یاد نگر فته ام که چگونه...!
بزرگ شده ام...همه چيز را یاد گرفته ام !
یاد گرفته ام چگونه با تو باشم بی آنکه تو باشی !
یاد گرفته ام ...نفس بکشم بدون تو...و به یاد تو !
یاد گرفته ام که چگونه نبودنت را با رویای با تو بودن...
و جای خالی ات را با خاطرات با تو بودن پر کنم !
تو نگرانم نشو
همه چیز را یاد گرفته ام !
یاد گرفته ام که چگونه بی صدا بگریم
یاد گرفته ام که هق هق گریه هایم را با بالشم ...بی صدا کنم
تو نگرانم نشو !!
همه چيز را یاد گرفته ام !
یاد گرفته ام که بی تو بخندم...
یاد گرفته ام بی تو گریه کنم...و بدون شانه هایت...!
یاد گرفته ام ...که دیگر عاشق نشوم به غیر تو !
یاد گرفته ام که دیگر دل به کسی نبندم...
و مهمتر از همه یاد گرفتم که با یادت زنده باشم و زندگی کنم !
بزرگ شده ام...
دیگر آنقدر کوچک نیستم که در دلتنگی هایم گم شوم...!
آموخته ام،
که این فاصله ی کوتاه، بین لبخند و اشک نامش زندگیست
آموخته ام،
که دیگر دلم برای نبودنت تنگ نشود.
راستی،
دروغ گفتن را نیز، خوب یاد گرفته ام
برای همیشه خاطراتت را از صفحه دلم پاک کنم...
و نمی خواهم که هيچ وقت یاد بگیرم...
تو نگرانم نشو !!
فراموش کردنت را هيچ وقت یاد نخواهم گرفت.
برچسبها: نگران نباش,
طراحی قالب : قالبفا |